جامعه شناسی سیاسی
پگاه خیرالهی؛ حمید دهقانی؛ حمید نساج
چکیده
انقلاب اسلامی ایران به عنوان یکی از مراحل فرآیند گذار به دموکراسی از جنبه-های مختلفی مورد بحث قرار گرفته است گرچه هیچگاه از منظر رابطه دولت-جامعه به آن پرداخته نشده است.مقاله حاضر با هدف بررسی رابطه دولت-جامعه طی سالهای 1342-1357 با روش نهادگرایی تاریخی انجام گرفته است. ابتدا با بررسی منابع تاریخی عنوان منابع تحقیق، مهمترین وقایع در ...
بیشتر
انقلاب اسلامی ایران به عنوان یکی از مراحل فرآیند گذار به دموکراسی از جنبه-های مختلفی مورد بحث قرار گرفته است گرچه هیچگاه از منظر رابطه دولت-جامعه به آن پرداخته نشده است.مقاله حاضر با هدف بررسی رابطه دولت-جامعه طی سالهای 1342-1357 با روش نهادگرایی تاریخی انجام گرفته است. ابتدا با بررسی منابع تاریخی عنوان منابع تحقیق، مهمترین وقایع در بازه زمانی مورد مطالعه، نحوه تعامل دولت و جامعه مورد مطالعه قرار گرفت و سپس با توجه به روش نهادگرایی تاریخی، رابطه علی و زمانی رخدادهای اجتماعی و سیاسی مشخص شد. نتایج پژوهش بر این مبنا است که در ابتدای مسیر انقلاب(سال1342) دولت قدرتمند بوده گرچه به تدریج سیاست تقابلی دولت با جامعه طی چندین سال برای سرکوب نارضایتیها منجر به این شد که نهایتا پس از واقعه جمعه سیاه، جامعه هیچگونه مصالحه با دولت را نپذیرد و حتی پس از تلاش دولت برای ایجاد فضای باز سیاسی، از این فرصت علیه دولت استفاده کند.
خسن احمدی؛ حسین هرسیج؛ حمید نساج؛ عباس حاتمی
چکیده
به گفته هانتینگتون، رشد کمی و تحول کیفی طبقه متوسط جدید منجر به توسعه نهادهای مدنی و زدودن نمادهای اقتدارگرایی شده و بدین ترتیب اکثریت لازم برای تغییر سیاسی فراهم میآید. پرسش این است که چرا علیرغم رشد این طبقه در عربستان سعودی و عراق، فرآیند تغییر سیاسی محقق نشده است؟ در چارچوب نظریه گذار و به روش مقایسهای مشخص گردید که هر ...
بیشتر
به گفته هانتینگتون، رشد کمی و تحول کیفی طبقه متوسط جدید منجر به توسعه نهادهای مدنی و زدودن نمادهای اقتدارگرایی شده و بدین ترتیب اکثریت لازم برای تغییر سیاسی فراهم میآید. پرسش این است که چرا علیرغم رشد این طبقه در عربستان سعودی و عراق، فرآیند تغییر سیاسی محقق نشده است؟ در چارچوب نظریه گذار و به روش مقایسهای مشخص گردید که هر دو کشور در رشد نمادهای طبقه متوسط جدید یعنی گسترش آموزش عالی، دیوانسالاری، ارتباطات و درآمد سرانه مشابه هستند. اما به دلیل موانع فرهنگی، ماهیت رانتیر بودن دولت، رابطه حامیپیرو و نقش منفی عامل خارجی، ایفای هرگونه نقش جهت پیشبرد دموکراتیزاسیون از این طبقه سلب شده و آزادسازی تاکتیکی از بالا نیز در صورت عدم تحقق مطالبات دموکراتیک، ممکن است گرایش به تغییرات انقلابی و قیام عمومی را باعث گردد. در عراق نیز بیثباتی سیاسی و ساختارهایی که آمریکاییها پس از فروپاشی رژیم بعثی تحمیل کردهاند باعث شده این طبقه نتواند پویشهای واقعی خود را در ایجاد دموکراسی ایجاد کند. در حالیکه عراق با فروپاشی رژیم صدام حسین، مرحله اول فرآیند گذار یعنی «شکست اقتدارگرایان» طی شده و در مرحله دوم یعنی «تقویت نهادهای دموکراتیک» به سر میبرد، در عربستان در مرحله نخست آن یعنی «شکست اقتدارگرایان» با موانعی جدی روبرو میباشد.